آبـــــــــدزدک

حشره ای عاشق

آبـــــــــدزدک

حشره ای عاشق

پیری و رسوایی


آخ از این پیری و این رسوایی


آخ از این عشوه گر ِ تنهایی



آبرویی که به عمری گرد آمد


با هوس ریخت شد دریایی



هرچه گفتم که گریبان ول کن


بی پدر می بردم هر جایی



من تن ِ خسته نشانش دادم


او نشان می دهدم لیلایی



می روم هرچه شود بادا باد


بعد ِ امروز رسد فردایی



عمر این خسته بسر آمد، پس


بار دیگر طلبم شیدایی



آنچنان پاره کنم دامن عشق


تا که پیری بکشد رسوایی



 

باز تقریر زیبای استاد کوروش مرا به یاوه گویی واداشت. با عذر بسیار !

نظرات 6 + ارسال نظر
f... جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:21 ب.ظ http://yekroozbadazoo.blogsky.com

salam bac ziba bud...

مرسی

نگین جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:03 ب.ظ

بلاگ اسکای آیکن تشویق نداره مجبورم اینجوری بزنم:

<d=

نیازی نیست

بنده در این حد نیستم
مرسی

ستوده جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:50 ب.ظ

سلام آرمان خان .
کی گفته پیری ورسوایی استاد عزیز کجاش پیره .
حیف او نیست که تنها بمونه .
من بهش گفتم به دنبال دلش بره حتما او را به لیلی خوبی معرفی میکنه واو هم طعم عشق را مانند من میچشد

اگر شما گفته باشید حتما عمل می کند

استاد مرد عمل است

دست شما هم درد نکند که عشق را رنگ و لعاب داده اید

بانو! نامتان برازنده است

ستوده جمعه 14 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:51 ب.ظ

شعر زیبایی بود البته همه اشعار شما زیباست .
آفرین بر قلم توانای شما ودل عاشقتان

مرسی

شما بگویید زیباست لابد هست
زیرا تعریف چشمان زیبای شما را بسیار شنیده ام

نازنین شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:08 ب.ظ

خب من نمیدونم چی بگم
همون آیکون تشویق به قول نگین

ولی استاد که پیر نیستن

ممنون

بنده نیز با شما موافقم
ولی یکی باید برایش دستی بالا بزند

ندا شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:56 ب.ظ http://www.neday-zendegi.blogsky.com/

جالب بود مرسی

دست شما درد نکند

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.