آن روز که در چشم تو پرواز نمودم
زخمی شدم از باد ولی بال گشودم
می خواستم از چشم تو مهتاب ربایم
آنجا که رسیدم بخدا هیچ نبودم
بر خاک نگاهت همه ی بال و پرم ریخت
افتادم و مانند ملائک به سجودم
نرسیده از راه ، چشمان یار راه را بر دلم بستند.
وه که چه راهزنی است این نگاه گردنه گیرش !!!
سلام داداش
سال نو مبارک
انشاالله تنتون سالم باشه و سایتون بالا سر فرزندو همسرتون باشه
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمر جاویدان بماند
خدارا می دهم سوگند برعشق
هرآن خواهی برایت آن بماند
بپایت ثروتی افزون بریزد
که چشم دشمنت حیران بماند
تنت سالم سرایت سبز باشد
برایت زندگی آسان بماند
تمام فصل سالت عید باشد
چراغ خانه ات تابان بماند
مرسی ابجی
امید که سال خوبی با سلامتی برای شما و همه ابجی های کوچک تان باشد
گـــــــرمــــــک ( وبلاگ مجازی دیگرم )
مجازی ؟
مگه وبلاگ حقیقی هم داریم ؟
حالا یه چیزی گفتیم
شما جدی نگیرید
درمقامات طریقت هرکجا کردیم سیر
عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود
حافظ آن ساعت که این نظم پریشان می نوشت
طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود
درود بر شما
حرف حق را از بزرگان باید نیوشید
میگم آرمان جان وقتی میرسی به یارت یک چشم بند بزن تا چشمهاش را نبینی عزیز.


اینطوری دیگه اسیر نگاهش نمیشی
دیدنش به اسارتش می ارزد
سلام سال نو مبارک باشد انشالله همیشه سلامت باشید و دلشاد
همه سال برای تان بهاران باد
خرم و خوش باشید