دلم بهانه گیر ِ توست، نگاه من بهانه است
زبان سر بریده باد، زبان تن دو گانه است
پرنده ی نگاه من به آسمان ِ تو خوش است
نگاه سوخته بال من ، برای آشیانه است
به باد داده ام تنم، به دست تو رساندم
سرم به دامنت گذار، به دست باد شانه است
مپرس دلم چگونه است، بدون نقش روی تو
به سنگ خورده سینه ام، هزار خرده دانه است
کنار آب و برگ ِ تو ، نشسته بلبل ِ دلم
برای وصف ِ روی تو، ترانه در ترانه است
مگو هزار چون من است ستاره های پر فروغ
تمام ماه ِ صورتت برای من یگانه است
قسم به این دو روز عمر، نمی شود ترا ندید
گناه دوری از رخت، به گردن ِ زمانه است
دیدن اش را دوست دارم. برای من نقش ِ حضورش، بهشت را باور کردنی می کند.
دلم برای با تو بودن تنگ شده عشق من .






























چشمانم انتظار تو را میکشد ودستانم تو را میجوید ووجودم تو را میخواهد .
با من باش برای همیشه عشق من .
دوستت دارم بیشتر از آنچه تصور کنی گلم من
ممنون بانو!





ما بیشتر
بهله بهله !!!
صد البته
خوشا به آن دلی که عشق را بهانه میکند




هوای عشق او خرابه را چو آشیانه میکند
به او که در کنار او ،چه بال بال می کند ،حسد
برم به او که گفته ای انار دانه می کند
خوشا و شادیت همیشگی امید آرمان من
تورا ستوده ی جهان ببین یگانه می کند
الهی من به قربان مهرت
شرمنده می کنید این هوا
اخ که چقد بعضی روزا دل آدم از غصه بیداد میکنه ...
بدتر از اون اینه که بخوای یه چیزی بنویسی ولی قافیه ازت فرار کنه
قافیه را ولش
حرف دلت را بنویس
چقدر دردناک است وقتی بدونی دیگه هیچ وقت نمیبینیش
وقتی بدونی دیگه پیشت نیست
وای گه چه باور سختی است
سخت است
خیلللللللللللللللی
آرمان خان هنوز در هوای دیدنش به سر میبرید .


ببینم مگر دیدنی هاست که هی میخوای ببینیش
سلام
درست گفتید دیدنی هاست
باید ببینی تا بدانی چه می گویم