برای دیدنت از همه ی دیوارهای دنیا بالا میروم
بگذار فریاد کنند :
آهای دزد!
دزد!
دزد!
........................................................................
در دنیایی که بن لادن عاقبت به دام می افتد
تو چرا تماشایت را از من
پنهان میکنی؟
.........................................................................
دعوت به چایم نکن
من در کف پیمانه ای از
کاسه ی چشمانتم
.........................................................................
نگو که نخواهی آمد
خواستی هزار سال دیگر بیا
من چشمهایم را برای دیدنت بر
سنگ مزار جا گذاشته ام
.........................................................................
چشمم از دیدنت سیر نمی شود
کاش خوردنی بودی
تا طعم ترا چشیده بودم
........................................................................
نفهمیدم زمستان کی آمد و رفت
بس که گرم نگاهت بودم
........................................................................
آنقدر غرق تماشایت بودم که از نفس افتادم
کاش بهت گفته بودم شنا بلد
نیستم
........................................................................
پا به پای تو میدوم
مترصد آن لحظه ای هستم که
تو بایستی و من نایستم
........................................................................
میگن همه پلهای پشت سرت را خراب نکن
اما من خوشحالم که برای
رسیدن به نگاهت هیچ پلی را سالم نگذاشتم
........................................................................
با یک من عسل هم نمیشه خوردت
بس که با نمکی!
........................................................................
دیشب خواب دیدم آب حوض خانه تان میکشم
........................................................................
منظورم در پناه حق بود *حق* جا افتاد
مرسی
حق نگهدارت آبجی
سلام آرمان عزیز
هر دفعه که اسم آرمان میاد خیلی خوشحال می شم
خیلی عاشقانه و جالب بود
خوندش آدم رو متحول می کنه
منم از دیدنت خوشحال میشم مسعود جان
مرسی داداش
شما نظر لطف دارین به من
ای وای چه جالب من نمیدونستم
تازه الان که نظراتو خوندم فهمیدم که بانوی عشق . همسرتون هم میاد نظر میزاره .
آخه دیگه خیل رومانتیک شده هاااااا
سلام منو خیلی بهشون برسونید . من همیشه میگم خوشابحال شما که آقا آرمانو دارید . الانم میگم خوشابحال آقا آرمان که شما رو داره .
ایشالا واسه هم بمونید.
دعاکنید ما هم به جانان مجهول خودمون برسیم
مشتری اصلی وبلاگم بانوی عشق است.
همیشه هست و مراقبت داره
شما هم خوبید و آرزوی خوشبختی دارم واست
بگذار عشق ِ من توان ِ خود را
در خدمت ِ روزانه اش بیابد،
و آرامشش را در اتحادش با شب .
رابیندرانات تاگور
همیشه مانی و عاشق باشید .
شما هم با عشقتان خوش باشید
زندگی گوارایتان
آرمان عزیز من فریاد میزنم ولی اگه بابام اومد یه سیلی نر و ماده خوابوند زیر گوشم عواقبش با شما
اگر اینطوره واسه شما تجویز نمی شود
۳ روش ساده برای آرامش روح:




۱-بهعشق آتشین فکر نکن.
۲-گول حرف های این و اون رو نخور
۳-به فکر نان باش که خربزه آب است
این نان و و آب را قبول دارم در بست
بقیه را ولش
چه شعر زیبایی



کی آن روز می رسه سرعت اینترنت درست بشه خدا می دونه
هر وقت بعضیا نباشن
ای بابا خوبه حداقل تو این مورد با هم تفاهم پیدا کردیم چون تو مردی عاشق پیشه و من مردی پر اندیشه هستم.

بله..بله...بله....(با صوت بابا اتی بخون)
پس به تفاهم رسیدیم
سلام خوبی .. تو وبلاگ خانم معلم نظراتت میدم ازت خیلی خوشم اومد .. شعرت قشنگ بود ... به منم یه سر بزن .. بای
چه معرف خوبی
خوش امدی
حتما میام
بابا ول کن این پست رو
چقدر پیله ای
تو معرکه ای پسر
معرکه عشقم
خوب یکی رو گیر اوردم مثه خودم بی کار تازشم میخوام بت ثابت کنم عاشقی و این حرفا کشکه.

شاعر میگه:(نظامی)
در یاب که مبتلای عشقم/آزاد کن از بلای عشقم
چندتا بیت اون ور تر میگه:
گویند ز عشق کن جدایی/این نیست طریق آشنایی.
فعلا که ما نشستیم پای این آش کشک و سیر سیر می خوریم
شما هم با گرسنگی حال کنید
مرتاض شدن اینطوریه دیگه
درجات معنوی زیادی پیش روی شماست
موفق باشید
هر چی دوست داری فریاد بزن . اشکال نداره !
چشم! پس گوشات رو بگیر