پروردگار محترم!
با سلام و خسته نباشید
احتراما نظر به اینکه طی حسابرسی های بعمل آمده توسط اینجانب، با توجه به ارائه تمام نعمتها از سوی حضرتعالی به بنده در تمام مراحل زندگی اعم از کمکها و دستگیریهای مکرر و دادن فرصتهای فراوان جهت جبران مافات از سوی شما، این حقیر به هیچ جایی نرسیده و موجبات شرمندگی شما و نسل بشریت را فراهم آورده ام !! خواهشمند است پیرو تبصره سوم بند اول قرارداد آفرینش (پروتکل الحاقی) مورخ ۱/۱/۱ فی مابین ابرجد اینجانب مشهور به آدم و حضرت عالی استعفای این حقیر را از مقام انسانیت بپذیرید !!!
با تشکر
رونوشت: ریاست محترم بعضیا، با سلام جهت استحضار و اقدام مشابه
ح.ا.1: بازار قهر و آشتی بین بعضیا داغه داغ شده است. استعفا و تهدید و استهزاء و انکار و سوال و استیضاح و بخصوص حاشا که بجای خود، نقل و نبات است.
خدا بیامرزه شاه سلطان حسین صفوی را
انگار روحش دوباره برگشته.
ح.ا.2: در مورد تصویر پست قبل باید بگم این خانم همان زن پلیسی است که در گوش جوان لیسانسیه دستفروش خواهان کار تونسی سیلی زد تا آن جوان با جریحه دار شدن غرورش دست به خود سوزی زده و موجب انقلاب در تونس و برکناری رئیس جمهور مستبد آن کشور شود. در واقع این خانم با این حرکت برزیلی اش جهان عرب را به آتش کشید که هنوز که هنوز است هر روز شعله ورتر میشود.
دیدین
چقدر جواب ساده بود ؟!
ح.ا.3: برای اونایی که فکر میکنند سوال قبلی خیلی سخت بود، یه سوال کلاس اولی می پرسم.
س: میدونید حد فاصل گریه تا لبخند چیه ؟
جوابش
راحته. آفرین! تو که اینقدر باهوشی حالا بگو پس چرا هنوز اخمات توهمه ؟!!!
هوش بازار راه انداختی یا!
خب بین دو ابرو دیگه
این هوشت منو کشته
غلطه آبجی
معلوم تازگی ها با آیینه بیگانه شدی
ساعتت قشنگه
مرسی
قابل نداره
ااااااااااااااااا داداش آرمان من می خواستم بگم





راستی من میدونم حد فاصل گریه و خنده چیه!
آدمی با چشمش گریه می کنه و با لبش می خنده پس حد فاصل این دوتا دماغه(همون بینی خودمون)
به این میگن هوش شیرازی
الحق که هفت تایی برازنده ات هست
هنوز هستی
خدا را شکر
درود بسیار دوست گرامی و محترم ...خوبین؟
اول آنکه سپاس از حضورتان در وبلاگ بنده ... خوشحال شدم .
دوم ، در وبلاگتان چرخی زدم و از مطالب و مخصوصا طنزهایتان خوشم آمد . با اجازه ی حضرت عالی لینک می کنم تا بیشتر بخوانم تان.
عزیز بنده نیز به دوستی با شما مسرور خواهم بود
لینکت کردم دوست من
اسمش اینه:فدیه حمدی(fadia hamdi)
باید به من جایزه بدی!
حالا دیگه ؟
معما چون که حل شد البته که آسان شود
اول تو مسقتی رو رد کن بیاد
سلام به اقا ارمان همیشه فعال


حد فاصل گریه تا خنده!!
میشه من برم مشورت کنم برگردم؟؟ الان چیزی به ذهنم نمیرسه
کاش میشد به همین راحتی از دنیا هم استعفا داد.
باشه برو و نگفتی امروز حالت بهتره ؟

دل نگرانت بودم
این استعفا فقط تلنگری به خوده
کاش واقعا میشد
من اومدم

یکی از بچه ها توی کامنتها گفته بینی
من نمیدونم جواب درست چیه ولی اون جوابی که خودم بهش رسیدم اینه
حد فاصل گریه و خنده به نظر من اشکه
بعد از گریه انقدر سبک میشم که دوس دارم بخندم ):
تقریبا خوبم، مرسی، دعام کنید
مرسی
البته دعا میکنم

جواب همون بینی است
اما در مورد شما استثنائا میگیم اشک است
پس حالا لطفا لبخند بزن آبجی!
سلام دوست جونممممممم
بیخیال بابا دو روز دنیا رو خوشه
در ضمن شوما استعفا بدی دوتا فندقات چه کنن گناه دالنا

وا برا چی این استعفا نامه رو نوشتی اومدیم و خدا هم جدی گرفتشا اون موقع پشیمون میشی ولی اون پس نمیده
زود باش استعفات رو پس بگیر
نه آبجی میخواستم به خودم تلنگر ی زده باشم
و البته به بعضیا که مست دنیا شده اند
هنوز که قبولش نکرده
اگه پذیرفت لابی گری میکنم دوباره بر میگردم سر کارم
اون خانمه رو هم من نمیشناختمش...................
ولی اینجاست که میگن همیشه پای یک زن در میان است...
همیشه پای یک زن در میان است
جنگ جهانی اول و دوم که یادتونه
و اما در رابطه با سوال کلاس اولیت.....



فاصله گریه تا خنده:من میگم به اون زبونی که توی دهنمونه بستگی داره با یه حرف خوشکل میتونی بخندونی و شاد کنی....با یه حرف بد و نیش و کنایه هم میتونی بگریونی
تازه خودمونم میدونیم باهوشیم
با یانکه جوابش دماغ است

اما جدا این جواب رو پسندیدم
شما باهوشترین و شادترین زن بلاگ اسکای هستید
البته دومید اولی رو نمیتونم بگم
اوا حالا مقصود شومت رو از مسقتی فهمیدم!

ای پلید
دستی دستی مارو کشتی و خاکمون کردیا
نه آبجی

نیتم خیر بود
میخواستم اینجا یه پارتی راه بندازم بچه ها را به مسقتی دعوت کنم
همین
البته همین نبود.
گفتم یه چند جعبه هم ببرم خونه به یاد شما شبا با چایی بزنیم تو رگ
راستی در مورد اون پلیسه شما که اسمشو نگفته بودی!




دبه نکن زود رد کن بیاد جایزمو
اسمش بدرد چی میخوره
مهم اینه که بدونی چه کار کرده
مثلا شما میدانی باغ ارم رو کی ساخته ؟
خب نمیدونی ولی میدونی یه شاهزاده قجر بوده
استفا از انسانیتم فکر بدی نیستا
خب معلومه حدفاصلش یه قلقلکه
شما هم بد نگفتین
یه سوال چقدر جواب داره !!!؟
خیلی باحال بود
دستت درد نکنه جالب بود
ولی آخرش شیطونیهات خطرناک نشه مراقب باش
مواظب گوشم هستم که کسی نبردش
مرسی از تذکرت آبجی
ببینم جواب من درست نبود!{چرا اسمایل عصبانی ندارین؟!}
نمی دونم! به هر حال باید از شما و آقا سینا پرسید
منم شنیدم... استعفا، شرط، عذرخواهی!
ببینم قضیه این نامه اولیه چیه! دنیا را نگه دارید می خواهم پیاده شم؟!
خب دیگه یه بچه رو وقتی لوسش میکنی باید بی ادبی هایش را هم تحمل کنی. درست نمی گم؟

مثل اینکه باید به همه توضیح بدم
میخاستم به خودم تلنگری زده باشم و بخصوص به بعضیا
مگه من جون به عزرائیل میدم که حالا بخام استعفا بدم
آقا ابولفضل بیاین جوابتون رو بخونین
اسمایل عصبانی رو داری
چقدر اخم
خیلی ترسناکه
درود بر شما...
با این اوضاع مملکتی فاصله ای میون گریه و خنده نمی مونه...!
همیشه شاد باشید
من رو که حسابی خندوندید...البته تلخی های خودشم داشت...
خنده را بعنوان دوا تلقی کنید
بدون خنده همه از بین میریم با این نابسامانی
اااااااا شاهزاده ی قجر بوده؟


اگه اجازه میدادی کارشو هم می گفتم!
آرمان خیلی بدی جایزه ی منو بده لطفا
مسقتی بده 206 بگیر
کاملا منصفانه است
حد فاصلشو که نمیدونم ولی ولی چون وقتی گریه میکنیم یکی میاد بوس میکنه تا آروم بشیم گریه رو دوست دارم
گریه واسه بوسه ؟!
ابجی شبنم! معلومه دریایی از احساس هستی
بهت تبریک میگم
منم میخوام استعفاااااااااااااا بدم.خدااااااااااااااااااا


یه حدسایی زده بودم که این همون خانومه است.
مماخ نیست؟آیااااااااااااااااااا
جواب اصلی همینه
بیشتر منظورم از طرح این سوال این بود که بگم وقتی فاصله خنده و گریه به این کوچکی است چرا گریه؟ چرا خنده رو نباشیم
داداش خیلی وقته دلم میخواست تو یه تایمی همه رو دور هم جمع کنم
نمیدونم چرا ولی از این کار خوشم میاد
حالا تقریبا موقعیتش پیش اومده
شده واسه چند دقیقه
تو وبلاگم نوشتم
بیاین ببینین
همین امشب بیاین
از همه تون دعوت میکنم
امشب میخاییم بریم پارک
شرمنده
تشکر بسیار و آرزوی شب پنجشنبه ای خوش
خب شما هر وقت دوست داشتین بیاین
مثلا دوست داشته باش ساعت 8 بیای بعد بیا من متظرم
ببینم آبجی چی میشه
مرسی که به من لطف داری
تو خیلی خوبی
سلام آرمان جوووووووووووووووووون

آپ قشنگ بود.ممنون که به من سرزدی.
خواهش میکنم یاسر جان
مواظب خودت باش
تأمل برانگیز بود.
همینطوره
سپاس...
هر وقت دلم گرفت به وبتون سر میزنم تا یه کم داروی تلخ بخورم...
شاد زی
وبلاگ خودتونه
هر وقت بیاین قدمتان بر چشم
اینجا سماورش همیشه داغ و چایی اش چاق
کلا بعـــــــــــــــــــــــــــــــله !!!
کلا دستت درد نکنه
قشنگ ترین نامه ای بود که توی عمرم خوندم.با اجازتون رونویسی کردم .شما خیلی نو آور هستید.فکر کنم گریه و خنده اصلا از جنس هم هستند.یعنی بروزات احساس هستند.گاهی از شوق گریه می کنیم.وگاهی که شدت غم زیاده خنده مون می گیره.یکبار رفتم مجلس ختم .اونقدر ناراحت کننده بود که من از حرکات همه خنده ام گرفته بود.ونزدیک بود به صاحب عزا بگم:ببخشید که مرد
ستایش شما از لطف شماست
اینجا رونقش اش از حضور گرم دوستانی مثل شماست
یه جایی شنیدم بسیاری از مرگها بعلت بیماری نیست
مرگشان علتی جز ادمهای دیگه نداره
گاهی ناخواسته رفتار ما موجبات دقمرگ شدن دیگران میشود
به نظرم فکر بدی نیست
بد نیست منبعد از صاحب عزا یه عذرخواهی هم بکنیم
استعفانامه ات یاد یک معروفش افتادم








گفتم بابا شیر
بعد دیدم بی ضرر
ولی خوبه گفتی آرمان جان وگرنه این حد فاصل رو من هم نمیدونستم
راستی که قلمت بر سپیدی کاغذ چه می کند
شما هم که کوروش بزرگ همش تعرف میکنید از من



استاد! گاهی باید شاگردش را ملامت هم بنماید
تنبیه هم همینطور
شما همش مهر و محبتین
خدا بیامرزه شاه سلطان حسین صفوی را انگار روحش دوباره برگشته
خیلی باحال بود این جملش آی که به دلم نشست
میسی آبجی نگین
باور کن این حرف رو از ته دلم گفتم
خیلی بی در و پیکر شده مملکت
چرا ۳ تا چایی آورده!
حقشه باید استعفا بده
منم همین سوالم بود
علت اخراج یه آبدارچی مگر چی میتونه باشه؟!
خدا را شکر اینم کشف شد
چقدر باهوش اینجا داریم
گفتمش: دل میخری؟!


پرسید چند؟!
گفتمش: دل مال تو، تنها بخند.
خنده کرد و دل ز دستانم ربود
تا به خود باز آمدم او رفته بود
دل ز دستش روی خاک افتاده بود
جای پایش روی دل جا مانده بود...
ازین جمله در پیس بوک خوشم امد نمیدانم صاحبش کیست
گفتم شریکت کنم
مرسی استاد!
من شریک خوبی هستم
حظ کردم
ولی من دل به هر کس ندهم
پر طاووس به کرکس ندهم
سلام...
از خودم نا امید شدم بااین ذهنم گارگر بیمارستانم نمیشم چه برسه به...

شماکه میدونید ما نابغه ایم پس چرا انقدر سوالای آسون میپرسین؟؟؟بابایکم سخت تر ما تو سوالای ساده گیر می کنیم سوال سخت بپرسید راحت جواب میدم ولی دور ازشوخی نمیدونم...
راستی کجای من مرموزه؟؟؟
راستی یکی دیگه از برگ خاطراتمو پرکردم تمایل داشتید بیاید بخونید نظرتونو درمورد هردوتا مطلبم بگید ممنون میشم...
بدرود....
دفعه بعد سوال پیش دبستانی می پرسم خوبه؟
نمیدونم چرا گفتم مرموزی
بعضی وقتا از دلم یه چیزی رو زبونم میپره
میام
من بدون نظر جایی سر نمی زنم
سلام
شرمنده ام
برای تمام نبودن هام و بی مهری هام
ممنونم که این همه دوست وفاداری هستید
و شرمنده خوبی هاتون هستم
امشب میخواستم بیام و یه پست بذارم
ولی
راستش به وبلاگ فریناز رفتم و حالم بد شد
بدتر شد
شما میدونید چی شده؟
ببخشید پستتون رو نخوندم
میخونم
الان نگرانم
اگه میدونید بهم بگید خواهش میکنم
من ندیدم چی اپ کرده
ولی متاثر از دیگران نباش
در نوشتن راحت باش
مثل باران که در سایه رعد وبرق به ارامی می بارد
متاسفانه متاثرم از دیگران و دلیل این چند روز نیومدنم همین بود
مگه میشه دوستی ناراحت باشه و ما متاثر نشیم؟!
البته من هنوز دلم برای این چیزها خیلی کوچیکه و کار داره تا به شما برسم
فاصله گریه تا لبخند گاهی فقط یک لحظه است
مثل همین الان من
راستی قهر که نیستین باهام؟
میبخشینم؟
نگفتم متاثر نشو ولی غرق تاثر دیگران نباش

اونم عزیز است اما دلت را به درخت محکمتری گره بزن
در پیش تند باد زندگی باید متکی به تکیه گاه محکمی بود
چرا ناراحت باشم
قهر چیه؟
الان میام
میشه چنتا از این پلیسا حالا که لازمشون ندارن بدن به ما؟

برا من حد فاصل اینا چنتا هزاریه
هنوز نفهمدیدی پروردگار منفعله؟
همش واسه خودت

چند تا هزاری چی ؟ ریال تومان دلار ؟
فکر نکنم منفعل باشه
وگرنه الان سینه قبرستون بودم تا با این استعفانامه
سلام
ممنونم
چه خوب که با قهر آشتی نیستین
منظورم اومدنتون نبود فقط نمیخواستن ناراحت شده باشید
بازم مرسی
ناراحتی ؟
اصلا و ابدا
خواهش میکنم
شما مثل خواهر خودم هستین
منم این رو ز رو به همه کارگرای عزیز تبریک میگم.

راستی آقا آرمان شعر خیلی فوق العاده بود .
ماشالا بزنم به تخته . هزار الله اکبر . ده قران به میون . خوب شعر میگین ها . اصلا سرعتتون با نور برابری میکنه.
منم تبریک میگم


هرچقدر هندونه داری آبجی زینب بذار زیر بغلم
همه خوردن دارن
فصل هندونه است و منم هندونه خور قهاری هستم
آرمان جون
این شعرای قشنگ قشنگ رو از کجا میاری؟
به ما هم یاد بده
راستی
آپم
چرا هیچ وقت نمیای؟
غصه میخورمااااااااا
راستش رو بخای این چند بیت را هم در حین کار کردن نوشتم
خیلی هم خوب در نیامد
ولی این روز برام مهم بود
یعنی برای همه مهم است
چرا غصه؟
الان میام خدمتت
هی ....


غصه نخوری
پیر شی
رو دست جانان بمونی
و اما سوال شما :
حدفاصلی فک نکنم داشته باشه ((میان گریه می خندم)) شاید!
و اما سوال من:
زود
تند
سریع
چجوری از آپ شدن من به این سرعت با خبر میشی ؟
با کجا در ارتباطی ؟
کی ازت همچین کاری رو خواسته ؟
....
جدی :
برنامه ای داری که متوجه میشی لینکات آپن یا نه؟!
اگر شما هم لینک وبلاگ منو تو خبر نامه صندوق پستی ات بذاری هر وقت من اپ کنم تو متوجه خواهی شد

اما اینکه من چرا اینقدر سرعت عملم بالاست یه رازه
راستش دلیلش اینه که من کارم پای رایانه است
هر چند دقیقه یه سر به نت میزنم و از خبرنامه ام میفهمم کی آپ کرده
این همون رازیه که گفتم
اوه بله !