قشنگان(1)

می خوام از این به بعد اینجا مطالبی با حضور سه تا شخصیت تخیلی بنویسم.

نام این شخصیتها چشم قشنگ ، مو قشنگ و ریش قشنگ است. آنها آخرین بازمانده از نسل قشنگان هستند که به طور کاملا اتفاقی در این عرض جغرافیایی همدیگر را پیدا کرده اند. اگر لازم شد جهت خلاصه کلام از تخلص چ.ق / م.ق / ر.ق برای آنها استفاده خواهم کرد.

بد نیست برای جلسه اول بشنویم توصیفشان را از زبان یکدیگر


- وصف چشم قشنگ از زبان مو قشنگ

دلا! چشمان زیبایت مـــــرا کشت    به لطف تو جهان دارم در این مشت

چنان شرمنده کردی این حقیر را      ترا عمری دهـــم کولی بر این پشت


- وصف مو قشنگ از زبان چشم قشنگ

دلا! موی قشنگت دلربایــــست      به لطف تـو به گِردَم هالـه هایست

چنانم کرده ای مست و ملنگت      که بر دل از تو صـدها جای پایست


- وصف چشم قشنگ از زبان ریش قشنگ

دلا! چشمان زیبایت قشنگ است    به لطف تو سر خوبان به سنگ است

ولی با مـــــوی پیچــان در بــر ِ تو     مـــــرا از تـو فراوان خُلــق تنــگ است


- وصف ریش قشنگ از زبان مو قشنگ

دلا! ریش بلندت دل فریب است    بـه لطف تو رفیق ما حبیب است

اگر مهرت بــــــه مــا افزوده گردد    همای ِ فرّخی مــا را قریب است


- وصف مو قشنگ از زبان ریش قشنگ

دلا! موی قشنگت در نظر شد     به لطف تو دلم خونین جگر شد

خدا از ریشــه دودمانت بسوزد    که از دستــت عبایم پاره تر شد


- وصف ریش قشنگ از زبان چشم قشنگ

دلا! ریشت مرا بالا نگه داشت     به لطف تو فلک ما را نگه داشت

ولی حالا پـــــر از بازوی ِ زورم      تــــرا بـازوی مــا حالا نگه داشت


ح.ا.1: نقاشی بالا کار خودمه.می بینید چقدر استعدادهای نهفته و نشکفته دارم؟Smiley from millan.net


ح.ا.2: اگر از جن نمی ترسید از اینجا بخوانید مصاحبه با یک جن مشهور را.


بعدا نوشت: سونامیی تو راهه؟ چرا امروز همه از خداحافظی حرف میزنند  ؟؟؟