حرفهایی از جنس خودمونی


خدایا!

 

سالهاست که نماز میخوانم

کاش یکبار ترا خوانده بودم

-+-+-+-+-+-+-

همیشه دستت بسوی من دراز بوده است

تو به قصد گرفتن دستم هنگام لغزش

من به گمان گرفتن گوشم هنگام گناه

-+-+-+-+-+-+-

تو همیشه بیدار بودی و من در خواب غفلت

تو که خواب نداری

پس هنگامه بیداری من کی است ؟

 -+-+-+-+-+-+-

وقت تولدم یادت هست؟

من دستهایم برای بازگشت به آغوشت بلند بود و گریه میکردم

اما آنها مرا به آغوش مادر حواله کردند و می خندیدند

 -+-+-+-+-+-+-

از آن جهت گناه نمی کنم که شیرین است

دوست دارم توجه ات را به خود جلب کنم.

 -+-+-+-+-+-+-

میمیرم برای اون  اخم ها و ابرو درهم کردنت

مخصوصا وقتی از دست من چشمهایت بارانی می شود.

 -+-+-+-+-+-+-

آنچه من دارم بیش از آن چیزی است که تو داری

من ترا دارم اما تو  ؟...

 -+-+-+-+-+-+-

جهنمی وجود ندارد

اگر باشد جایست که مهر تو آنجا نیست

 -+-+-+-+-+-+-

هر گاه پرسیدم خدا کجاست؟

گفتند آنجا... آسمانها

اما من عاقبت پیدایت کردم

اینجا ... در قلبم

 -+-+-+-+-+-+-

عجیب است حکایت این بت پرستی

سنگ هم عزیز میشود وقتی بر آن نام ترا می گذارند


Orkut Scraps - Angels

پ.ن: کار ندارم این پرزیدنت اوباما حرفش با دلش یکی است یا نه! ؟

ولی از انصاف نمیشه گذشت که سخنران ماهریست و قشنگ حرف میزند.