دیروز ِ من و امروز ِ پسرم


جالب اینه که امثال همان کوچولوی کز کرده تو کنج اون اتاق، بعضا یه انقلاب و اکثرا یه جنگ 8ساله و دهه هفتاد را با نداشته ها و دوران سازندگی و ریاضتهای اقتصادی اش از سر گذرانده اند.

موندم امثال این یکی هم می تونند همان راه را برند یا باید جارو به دمشون ببندیم



ح.ا.1: دیگه داره حالم از این شتر مرغ تبلیغات بلاگ اسکای بهم میخوره. نمیدونم چقدر پول داده که اینهمه مدت اون بالا جا خوش کرده. نه اینکه از گوشت شترمرغ بدم میاد از طرز نگاش چندشم میشه.

ح.ا.2: میگم چرا امسال نرخ عیدی دادنها اینقدر بالا رفته بود. نکنه سوبسید عیدی رو هم ورداشته بودند. کم مونده بود که کفشام رو بفروشم تا بتونم از پس اینهمه عیدی دادن بر بیام.