بهاران مبارک

عروس سبز می رسد ز راه


سقط شد آن عجوزه ی سیاه

 


دوباره گرم می کشد سرک


به خانه آفتاب هر پگاه

 


به هر طرف گشوده دست از کرم


شکوفه می دهد به هر نگاه

 


نسیم تازه می دمد به جان


تمام می شود به سینه آه

 


جهان لباس کهنه می درد


بهار تازه می رسد ز راه


 


بهاران مبارک