یک روز سر کوچه دلتنگی نشستم
هی یاد لبش کردم و هی پسته شکستم
گفتند که دیوانه شدی فکر خودت کن!
فکرم همه او شد ، چکنم با دل مستم
یاد شیرینش هم دست از سرم بر نمی دارد.