زمستان سکوت

گاهی به گذشته سری باید زد


در گذشت ِ خاطرات را یاد بودی لازم است به قدر فاتحه ای یا چند بیتی شعر


مرگ نسبی است و زندگی مطلق ، مجازی هم که باشد توفیری نمی کند.


بعد از این به این میت ناآمرزیده سری خواهم زد و برای شادی روحش فاتحه ای خواهم خواند.


باشد که از سر تقصیراتش بگذریم.


 


تا بهاران یک زمستان مانده است


اندکی تا فصل ِ باران مانده است


در گلوی ِ ما ولی ، فریاد ِ درد


در میان برف و بوران مانده است